بسم الله الرحمن الرحیم
در ایام انتشار کُرونا(فروردین ۱۳۹۹ شمسی) و برخوردهای عجیب سیاستمداران برخی از کشورهای اروپایی و آمریکا، در انفعال نسبت به مقابله جدی با این بیماری، چیزی که خیلی سریع به ذهن میرسد، قصد نسل کشی توسط سیاستمداران این کشورهاست. به ذهنم رسید که تئوری پردازان قتل جمعی و کاهش اجباری جمعیت جهان را خیلی سریع مرور کنیم تا ابعاد این مسأله روشن شود.
تبیین اصل فکر کاهش اجباری جمعیت جهان
به صورت کلی، بشری که خدای رزاق را کنار بگذارد و از طرفی بخواهد لحظه به لحظه، به عیش و نوش و مصرفگرایی خود بیافزاید، طبیعتا با خودش چنین استدلال خواهد کرد: تئوری پردازان کاهش اجباری جمعیت جهان و قتل عام جمعی
۱٫ منابع جهان محدود است
۲٫ لذت من در گرو مصرفگرایی حداکثری من است
۳٫ جمعیت جهان رو به رشد است و جمعیت مصرف کننده در جهان رو به افزایش است
۴٫ برای بهرهمندی قشر برتر(من و سائر پولدارترها یا یهودیها یا هر معیار دیگر برای برتری) چارهای جز نگه داشتن سطح جمعیت جهان در یک حد معین نیست.
از طرفی جمعیت زیاد یک معیار مهم برای قدرت در جهان است و طبیعی است که اگر جمعیت در جهان کنترل نشود، قدرتمندان جهان، باید با قدرت خود خداحافظی کنند.
از طرفی دیگر در هر کشوری نیز، جمعیت پیر آن کشور مزاحم هستند و به نحوی کم کردن جمعیت پیر نیز، خودش فوائد مخصوصی دارد. با مردن هر یک از این افراد، حقوق بازنشستگی آنها و هزینه درمان و بیمه آنها و بسیاری از خرجهای آنها کم میشود در حالی که وجود این افراد پیر در جامعه، عملا فائده چندانی ندارد. طبیعتا از بین بردن آنها نیز مطلوب است.
و این است علت اینکه چرا به مردم خودشان هم رحم نمیکنند
ویروس کُرونا بر روی جمعیت پیر اثرگذارتر است و بیشتر مرگ و میرها هم ناظر به همان سن و سالهاست. جمعیت پیر، هزینه زا هستند خصوصا در کشورهایی که جمعیت پیر بالایی دارند و چه چیز بهتر از رواج کرونا میتواند، این جمعیت مزاحم را بردارد.
لذا با صرف نظر از دعوای ساختگی بشر بودن یا نبودن، این ویروس، خیلی روشن میتوان عملکرد برخی از کشورهای توسعه یافته در عدم مقابله جدی با این بیماری را، توجیه کرد. طبق این تفکرات چه چیزی بهتر از نابود شدن این جمعیت مصرف کننده پیر است؟!
نظریه پردازان قتل جمعی و کاهش اجباری جمعیت جهان
این فکر مدتهاست که در میان متفکران بیخدا رواج دارد.
⭕️ تئوریپردازان قتل جمعی
🔸 راسل، فیلسوف غرب و قبله برخی روشنفکران
🔸 وی در کتاب “تأثیر علم در جامعه” (۱۹۵۳) مینویسد: شاید جنگ باکتریایی مؤثرتر باشد، اگر بتوان در هر نسل، یک بار “مرگ سیاه” (اشاره به اپیدمی طاعون در قرن ۱۴ که منجر به مرگ ۷۵ تا ۲۰۰ میلیون انسان شد) را در سراسر جهان گسترش داد، بازماندگان (یک اقلیت قدترمند) میتوانند آزادانه و بدون اینکه جهان، بیش از حد، پر شود، تولید مثل کنند.
🔸 دیوید راکفلر
بانکدار سرشناس آمریکایی، یکی از اصحاب قدرت و ثروت که میتوان او را دارای شبکه نفوذ وسیعی دانست
🔺 در سال ۲۰۰۰ هدف نهایی خود و همکارانش را اینگونه معرفی میکند: ما در آستانه یک تحول جهانی هستیم. تنها چیزی که نیاز داریم، یک “بحران دقیق” و بزرگ است که در پی آن، ملتها نظم نوین جهانی را بپذیرند
🔸 تئودور روزولت
🔻 رزولت را میتوان از جمله کسانی دانست که سیاست کثیف خودبرتر بینی نژادی را یک فضیلت میدانست و تلاش خود را صرف اجرای این تئوری کرد
🔸او معتقد بود: جامعه به هیچ عنوان نباید به افراد فاسد اجازه “تکثیر نوع خود” را بدهد. هر کشاورزی که اجازه زاد و ولد به بهترین دامهای خود نمیدهد و بدترین آنها را تکثیر میکند، باید به تیمارستان فرستاده شود. یک روز ما متوجه خواهیم شد که مهمترین وظیفه، و وظیفه غیرقابلاجتناب “شهروندان خوب از نوع مناسب” این است که خون خود را بعد از خودشان در جهان باقی بگذارند. و اینکه نباید اجازه تداوم نسل شهروندانی را بدهیم که از نوع نامناسب هستند. مشکل بزرگ تمدن این است که امکان افزایش افراد باارزش را در مقابل عناصر کمارزش یا مضر در جمعیت، تأمین کند.
🔹تا اینجای کار میبینیم سیاست آمریکایی ریشه در بقا یک نسل دارد، نسلی که روزولت آن را افراد مطلوب و راسل آن را اقلیت قدرتمند میدانست.
🔸بمب جمعیت
🔺 پائول ارلیش را میتوان یکی از شاگردان مکتب مالتوس در باب جمعیت و سیاستهای جمعیتی دانست، او در کتاب خود تحت عنوان بمب جمعیت اقدام به بسط نظریات رادیکال خود در باب سیاست جمعیتی نمود، همان دیدگاه بدبینانه مالتوس به جمعیت و بسط نظریه رابطه جمعیت با افزایش مصرف منابع.
🔹ارلیش نسبت به جمعیت نگاه بسیار بدبینانهای داشت و از دولت آمریکا میخواست نسبت یه کنترل جمعیت چه در آمریکا و چه در کشورهای جهان سوم اقدامات جدی و موثری انجام بدهد.
🔺نگاه او بیشتر معطوف به کنترل جمعیت در جهان سوم برای حفظ منابع جهت استفاده در کشورهای جهان اولی بود، نگاهی رادیکال و فاشیستی به نوع بشر، جالب اینجا است که شاگردان او و مکتبش در دولت اوباما نیز نفوذ خود را حفظ کرده بودند
🔸 عقیم سازی زنان، داروی ضدبارداری منقضی شده
🔺 گویا باید با دکتر رونهولت آشنا شویم، فردی منزوی و دارای عقاید کاملا افراطی در باب کنترل جمعیت. به مدت ۱۳ سال رئیس اداره جمعیت آژانس بینالمللی توسعه آمریکا بود و در مدت صدارت خود دست به اقدامات مخربی زد، منجکمله طرح عقیم سازی زنان در کشورهای ضعیف، ارسال داروهای ضد بارداری تاریخ مصرف گذشته و خراب به کشورهای پرجمعیت و ضعیف.
🔺 رونهولت معتقد بود برای پیشبرد اهداف منافع ایالات متحده و داشتن منابع برای اقلیت ثروتمند و قوی حداقل باید یک چهارم زنان در کشورهای ضعیف و نیمه ضعیف عقیم شوند.
🔹صحبت از یک رویه پذیرفته شده و باور اصلی سردمداران آمریکایی و غربی است، منافع ملی در خاک خود آمریکا هم مروبط به همه طبقات و احاد جامعه آمریکایی نیست، و این نکته را باید به خوبی درک کنیم، منافع ملی عبارت است از منافع کمپانیهای بزرگ و سازمانهای چند ملیتی که خون همه را در شیشه کردهاند، خون همه را
🔸 جنگ بیولوژیکی خوب است، پس آن را توسعه میدهیم
🔺 صحبت از دستورات داعش نیست، صحبت از رویه یک حکومت مدعی آزادی انسانها و حقوقبشر است، بله، آمریکا قابل اعتماد نیست، چرا که کشتن انسانها را به فیلسوفان واگذار میکند تا آن را تئوریزه کنند، سپس خروجی تفکر فیلسوفان را تبدیل به رویه جاری میکند، مثال زدیم که چگونه راسل صحبت از بقا یک اقلیت قدرتمند میکند
🔸 یکی دیگر از اشخاص که باید صحبتهای او را بیان کنیم، کوهن است، ویلیام کوهن وزیر دفاع اسبق ایالات متحده
🔺 کوهن در ۲۸ آوریل ۱۹۹۷ طی شهادت در کنگره میگوید: “فرمهای پیشرفته تسلیحات بیولوژیکی که میتواند انواع خاصی از ژنها را هدف قرار دهد، میتواند جنگ بیولوژیکی را از قلمرو تروریسم خارج و به یک ابزار سیاسی مفید تبدیل کند
🔸 گویا آقای وزیر بدش نمیآید برای حفظ منافع ابرطبقه اینگونه تلاش کند.
🔸 خونخوار ویتنام راهی بانک جهانی میشود
🔸 رابرت پس از وزارت دفاع به ریاست بانک جهانی میرسد، نمیدانیم حد مشترک وزارت دفاع و بانک جهانی چیست، حقوق بشر کجاست، که یک قاتل از جنگ برمیگردد و ریاست بانک جهانی را عهدهدار میشود.
🔸نامارا به شدت نسبت به سیاستهای کاهش جمعیت جهانی معتقد بود، مک نامارا با دیکتاتوری تمام دادن کمک های مالی و وام های بانک جهانی به دولت های جهان سوم را منوط به پیگیری سیاست آمریکایی کنترل و کاهش جمعیت در این کشورها کرد. دولت های جهان سوم ضعیف تر از آن بودند که بتوانند از وام های بانک جهانی صرف نظر کنند. بدین ترتیب به هر آنچه که از سوی سیاست مداران آمریکایی دیکته می شد گردن می نهادند.
🔺پس از ورود مک نامارا به بانک جهانی بود که پروژه های تولید و انتشار عوامل بیماری زایی همچون ویروس ایدز توسط آمریکا شروع شد و در کنار برنامه های جلوگیری از باروری، کشتار آرام و بی سرو صدای مردم جهان سوم از طریق واکسن های آلوده و ویروس های ناشناخته ساخته شده در آزمایشگاه ها در دستور کار برنامه کنترل جمعیت قرار گرفت.
در صفحات «پشت پرده کنترل جمعیت از زبان سیاستمداران غربی» و «کشورها باید جمعیت خود را کاهش دهند و گرنه به سرنوشت ایران دچار میشوند» و «آمریکا چگونه میخواهد جمعیت جهان را کنترل کند» و «بحران جمعیت پیر در کشورهای مختلف» چندین نظریه پرداز و سیاستمدار دیگر را میتوانید مشاهده کنید که دقیقا همین تئوری را دارند و در این صفحات با سند و مدرک، کلام آنها نقل شده است. تئوری پردازان کاهش اجباری جمعیت جهان و قتل عام جمعی
مسأله ترویج همجنسگرایی و سقط جنین برای کاهش جمعیت جهان
ما قبلا در همین سایت در صفحات «این فقط اعراب جاهلی نبودند که فرزندانشان را میکشتند! NSSM 200 و مسأله ترویج سقط جنین» و نیز «رواج همجنس بازی و پیش بینیهای قانونی عجیب برای آن» مفصلا این دو مسأله را به همراه سند و مدرک و کلیپهایی جالب توجه بررسی کردیم و توصیه میکنم این صفحات را هم حتما ببینید.
سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین تئوری پردازان کاهش اجباری جمعیت جهان و قتل عام جمعی