بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از دغدغه های مهم والدین خصوصا مادران پر کردن وقت کودک به صورتی است که برای کودک مفید هم باشد
بازی به صورت کلی در روایات چیز خوبی شمرده نشده است مگر برای کودکان که اتفاقا به عکس! به آن توصیه هم شده است!
به عنوان مثال در کتاب کافی در ج۶، ص۴۶ از امام صادق علیه السلام نقل شده است که : فرزندت را ۷ سال بگذار بازی کند…. این نشان از اهمیت بازی برای کودک زیر ۷ سال دارد.
مشابه همین روایت در کتاب من لا یحضره الفقیه ج۳، ص۴۹۲ از امام صادق علیه السلام نقل میکند که فرزندت را بگذار ۷ سال بازی کند و ۷ سال(بعد) تأدیبش کن و ۷ سال(بعد) او را ملازم با او باش، پس اگر رستگار شد که شد و اگر نه پس او از کسانی است که خیری در او نیست.
در کتاب تهذیب ج۸، ص۱۱۱ به سند موثق روایتی داریم که امام صادق فرمودند : کودک ۷ سال بازی میکند ….
لذا همان طور که میبینید در روایاتی در ۳ کتاب از کتب اربعه شیعه، ۷ سال اول، سالهای بازی دانسته شده است.
یک غلط مشهور
نمیدانم چه طور شده است که در میان اهل منبر و به تبع مردم رایج شده است که میگویند بچه در ۷ سال اول امیر است! شاه است! هر چه گفت باید بگویید چشم! حتی آقایی در این زمینه کتابی نوشته بود و مبنای اصلی کتاب این بود که ۷ سال اول نباید امر و نهیی بر روی بچه باشد! مهمترین نکته اش هم همین روایت معروف بود!
در میان کتب شیعه چنین روایتی نداریم الا یک مورد که بعد عرض خواهم کرد. در میان کتب اهل سنت هم بنده این تقسیم بندی سه گانه را پیدا نکردم. فقط یک روایت پیدا کردم که میگفت بچه از ۷ تا ۱۰ سال آموزش داده میشود. در میان شیعه تعداد روایات زیادی با مضمون بالا داریم که در کتاب جامع احادیث الشیعه ج۲۶، ص۴۲۶-۴۲۸ جمع شده است. در هیچ یک از متون ندارد که بچه در ۷ سال اول امیر است. در برخی از متون که اسناد بهتری دارند همین بحث بازی آمده است. در برخی از متون این آمده است که بچه ات را ۷ سال مهلت بده. که آن هم ظاهرا مراد همین بازی کردن باشد. تنها در یک روایت مربوط به قرن ۶، به سند مرسل و بسیار ضعیف از نبی اکرم نقل شده است که بچه ۷ سال اول سید است و ۷ سال دوم عبد است و ۷ سال سوم وزیر(همکار) است.
برخی این تعبیر سید را امیر ترجمه کرده اند و این چنین این مطلب به اشتباه در جامعه رواج پیدا کرده است!
جدای از اینکه این روایت سندش ضعیف است، خیلی مبهم هم هست. یعنی چه که بچه سید(آقا) است. از چه جهت سید است. ظاهرا به قرینه اینکه ۷ سال دوم عبد، گفته شده است، ظاهرا منظور این است که مثل عبد نیست که مدام به او امر و نهی کنیم. این صحیح نیست. باید صاحب اختیار باشد. بگذاریم کار خودش را بکند و خیلی او را امر و نهی نکنیم. اما اینکه محدوده آن چه قدر است، در این روایت سخنی نگفته است.
لذا جدای از اینکه سند این روایت بسیار ضعیف است و در روایات دیگر به شأن دیگری به عنوان شأن اصلی و مهم بچه در ۷ سال اول اشاره شده است، از این روایت هم آن مفهوم افراطی حق امر و نهی بچه در نمیآید. نهایت چیزی که میتوان گفت این است که خیلی به بچه امر و نهی نکنید. خیلی به او سخت نگیرید.
در مجموع این روایت آن قدر ضعیف است که به هیچ وجه ارزش اعتنا ندارد.
پس بازی شأن اصلی بچه در ۷ سال اول اوست
این بازیها سبب رشد اوست و اگر تعلیم و تربیتی میخواهید بدهید هم در قالب بازی و امور بازیگونه مثل داستان و امثال آن باشد. معمولا این ایده کمک بزرگی برای پدر و مادر است. مثلا بارها دیده ایم کودکی غذا نمیخورد و والدین او با بهانه بازی به او غذا میدهند. مثلا تخم مرغ را به عنوان بازی درست کردن ابر(با سفیده) وخورشید(زرده) به او میدهند! یا تکه های مختلف سوپ شبیه چه موجوداتی در اطراف آنهاست! این تکه هویج شبیه دایره است! این یکی شبیه مربع است! این یکی مثلث است! این یکی شبیه خورشید است. این شبیه در خانه است! و … وقتی وسائلش را جمع نمیکند، بازی «چه کسی سریعتر جارو میکند» را انجام میدهیم! وقتی جایی نمیخواهد بیاید، بازی چه کسی سریعتر میدود را انجام میدهیم! وقتی میخواهیم اشتباهاتش را به او تذکر دهیم، شبها داستان اشتباه روز را برایش تعریف میکنیم و در مورد اشتباه بودن آن کار او را به فکر وادار میکنیم! و ….
بازی های تحرکی و آموزشی و حسی و … و نه بازی های کامپیوتری
اما باید توجه داشت که بازی های کامپیوتری و موبایلی در این سنین توصیه نمیشوند. علاوه بر ضررهای بسیار زیاد اشعه های ساطع شده از موبایل که تأثیرات بسیار منفی دارد(برای نمونه این گزارش را ببینید)، خود نور ساطع شده از صفحه مانیتور تأثیرات بدی روی مغز کودک دارد.(به عنوان اینجا را مطالعه کنید). علاوه بر این سالهای اول زندگی کودک، سالهای تجربه محیط خارج و حس کردن آن و از طرفی تقویت مهارت برای کار کردن و تعامل با محیط است که هر مقدار استفاده از این وسائل، کودک را از این واقعیت دور میکند.
امان از این تنبلیهای پدر و مادر …
من خودم فعلا(۱۳۹۸) دو تا بچه دارم! و با وجود این هیچ وقت به خودم اجازه نمیدهم به خاطر مشغول کردن کودک به یک چیز برای اینکه دست از سر من بردارد، او را طعمه تلویزیون و لبتاب و موبایل و تبلت کنم! بسیاری از پدر مادرها این روش ساده را پیش میگیرند ولی در واقع آسیبهایی جبران ناپذیر به بچه وارد میکنند که در سالهای بعد چوبش را کسی جز خودشان نمیخورد!
برخی از این آسیبها عبارتند از:
- کم شدن شدید تمرکز بچه که به تبع سبب کم شدن قدرت حافظه و قدرت تفکر و خلاقیت بچه هم میشود و این مسأله خود را در سالهای تحصیلی به خوبی نشان میدهد.
- اعتیاد بچه به این وسائل که خود در سالهای تحصیلی کودک تبدیل به یک معضل بزرگ پدر و مادر میشود. هر کار کنند او را نمیتوانند از گوشی و امثال آن جدا کنند! کجا پدر و مادری را سراغ دارید که چنین مشکلی ندارند؟! این وسائل بسیار اعتیاد آور هستند. خود استیو جابز در مصاحبه ای رسمی در پاسخ مجری برنامه که آیا بچه شما از آی پد استفاده میکند، گفت که بچه من آی پد ندارد، چون این وسائل بسیار اعتیاد آور هستند.(متن مصاحبه و به همراه آدرس آن را در اینجا بخوانید)
- متأسفانه بسیاری از محتواهایی که در فضای اینترنت و شبکه های اجتماعی وجود دارند، مناسب سن کودک شما نیست و متأسفانه میبینیم که والدین بچه های خود را احمق فرض میکنند و بدون هیچ نظارتی نسبت به این مسأله در سنینی که بچه هنوز قدرت خویشتنداری کافی را ندارد، او را در این دریای آلوده قرار میدهند و چه بسیار کودکان ۱۰-۱۲ ساله پسر یا دختری که به خاطر همین بی مبالاتی پدر و مادر، دچار گرفتاریهایی چون خود ارضایی شده اند. من باور نمیکردم اگر در مشاهدات متعدد، خود کودکان به این مسأله اقرار نمیکردند! توصیه میکنم که مادر و پدرانی که بچه های ۷-۸ ساله خود را نا مطلع میدانند، مستند کوتاه بشقابهای خالی را ببینند. ناگفته پیداست که این مسأله چه مقدار در افت تحصیلی و اخلاقی و تربیتی کودک تأثیرات منفی دارد. البته تذکر به این نکته لازم است که متأسفانه در سالهای اخیر بسیاری از بازیها خودشان نیز دچار مشکلات جنسی و اخلاقی و خشونتی و … هستند.
- خود بازیها هم خلاقیت کُش هستند. خلاق ترین بازیها مثل بازیهای استراتژی هم همواره در قالبهای محدودی برنامه نویسی شده اند و لذا فرد تنها درصد بسیار بسیار کمی از خلاقیتهای خود را آن هم به صورت کانالیزه شده در یک سری قالبهای خاص میتواند به کار ببرد. طول ممارست با این بازیها خلاقیت انسان را بسیار جهت دهی میکند و سبب میشود که از ابعاد مختلف خلاقیت باز بمانیم. اما بازیهای واقعی مثل بازی با شِن و یا بازی با آجره ها و سازه ها و بازی با خمیر و … هیچ کدام این مشکل را ندارند. اصولا واقعیت محل اعمال خلاقیتهای انسان است. واقعیت به قدری دست انسان را باز میگذارد که مشکب انسانها بیشتر خلاق نبودن است و نه اجرایی نبودن خلاقیتها! در ضمن سنخ خلاقیت بازیها با سنخ خلاقیت قابل اجرا در واقع معمولا دو سنخ است و لذا رشد انسان در آن جهت، خیلی کمکی به واقعیت او نمیکند. تذکر این نکته هم لازم است که بنده ای دارم این حرف را میزنم که نه تنها بازی ها را خوب میشناسم بلکه در دوران نوجوانی و کودکی بازیکن بسیار خوبی هم بوده ام و چند سالی در سنین نوجوانی تمام فکر و ذکرم انواع و اقسام بازیها بوده است! یعنی من فضای ورژنهای مختلف بازیهای استراتژی مثل general و warcraft و starcraft و … و بازی های تفنگی و برنامه ریزی مثل counter و IGI و call of duty و battle field و… و انواع و اقسام بازیهای معمایی و فکری و رانندگی و فیفا و سگا و آتاری و قدیمی و جدید را از نزدیک با دقت زیاد تجربه و ارزیابی کرده ام. یعنی صحبتهایم کاملا ناظر به واقعیت بازیها تا همین سال ۲۰۱۹ ای است که داریم صحبت میکنیم. هیچ وقت از اخبار بازیها و فضای آن به دور نبوده ام و همواره پیگیری کرده ام. لذا فکر نکنید که یک طلبه که احیانا هیچ وقت بازی ندیده یا شاید چند سالی در کودکی چند بازی محدود کرده و بس، این حرفها را میزند و لذا به موضوع آشنا نیست. معروفترین بازیها در هر زمینه را صفر تا صد پیگیری کرده ام و درجریان کامل آن و حتی تاریخ انتشار بسیاری از این بازیها هستم. خصوصا که به دلیل تبلیغ در فضای دانش آموزی تا حد خوبی باید از آنچه بین بچه ها رواج دارد و تأثیرات آن مطلع باشم. البته بدیهی است که دیگر در این سن و سال بازی نمیکنم ولی جزئیات اخبار آن را به صورت تحلیلی پیگیرم.
- بازیها جدیت را در بچه میکُشند! بچه های شما به ندرت پیش میآید که برای چیزی به جز تفریح بازی کنند. لذا امتحان کنید! اگر بازی مقداری سخت باشد، سریع پس میزنند. لذا بسیاری از بازیها با اینکه جذاب هستند در سنین کودکان رواج پیدا نمیکنند و در سنینی که سختی آن برای فرد قابل تحمل است رواج پیدا میکنند. بازیهای شدیدا فکری و معمایی معمولا در جوانان رواج دارد و نه کودکان و نوجوانان! به همین خاطر بچه ها عادت میکنند که در ساعاتی از روز کاری انجام دهند که هیچ جدیتی برای آن قائل نیستند و نتیجه آن هیچ مشکلی برای آنها ایجاد نمیکند. این به مرور زمان روحیه جدیت را در بچه از بین میبرد. بازی حقیقی این طور نیست. بچه ها در بازیهای حقیقی کاملا جدی هستند. هر چه هم بگویی بازی است، مهم نیست، این طور نمیپندارد. وقتی برنده میشود، خودش را برنده همه چیز میداند. جالب اینکه همین بازیهای کامپیوتری وقتی در فضای انسانها و گیم نت باشد، کاملا جدی است ولی وقتی مخاطب کامپیوتر است کاملا مجازی و غیر جدی تلقی میشود. یک نوع وقت پر کنی الکی!
- بازیها و برخی فیلمها وهم زا هستند و کودک را از فضای واقعی زندگی جدا میکنند. خصوصا موسیقی این بازیها در این مسأله بسیار تأثیر گذار است. توصیه میکنم حتما موقع بازی کودکتان، موسیقی آن را قطع کنید. این را به عنوان یک قانون در خانه اجرا کنید. موسیقیهای این بازیها سبب میشوند که غرق شدن کودک در بازی چندین برابر شود و معمولا این موسیقیها خودشان سبب وهم و خیالات بیشتر کودک و نیز تأثیر گذاری بیشتر این بازی ها از هر نوعی در کودک میشوند. مثلا اگر بازی هیجانی است، موسیقی سبب هیجانی تر شدن بازی میشود. اگر خشن است، سبب خشنتر شدن. اگر ترسناک است، سبب ترسناکتر شدن میشود.
البته مشکلات این بازیها بسیار بیش از اینهاست ولی همین مقدار بیشتر نیاز به ذکر نیست. کسی که دغدغه داشته باشد با همین مقدار یک فکری برای کودکش میکند! البته متأسفانه به دلیل رواج این بازیها در برخی از سنین بالاخره کودک ما این بازیها را میخواهد و لذا ما هم در یک قسمت سایت بازیهای سالمتر کامپیوتری را قرار میدهیم تا والدین همان وقت محدودی که به کودک اجازه میدهند، بازیهای سالمتری در اختیار کودکان قرار بدهند. این را فراموش نکنید که اگر شما بازی فرزندتان را تعیین نکنید، کودک از دیگران بازی را میگیرد. در سنین ۱۳ به بعد معمولا مشکل است که بازی بچه را کنترل کنند و فقط بازیهای خود را به او بدهند ولی قبل از آن این مسأله کاملا شدنی است. البته بعد از آن هم باید مدیریت شود ولی قبل از این سن کاملا شدنی است که بچه شما فقط بازیهایی را بکند که شما به او داده اید و نه دوستانش. به صورت کلی هر چند این اشکالات کلی است ولی تا حد زیادی در برخی از بازیها هم این اشکالات کمتر است و هم اینکه آسیبهای جانبی مثل ترویج خشنونت و تهییج شهوت و … را ندارند.
این نکته را هم بگویم که ما از بس برای کودکمان وقت نمیگذاریم، بچه ما به سراغ اینها میرود و بعد معتاد میشود.
نکته نهایی اینکه، عرایض بنده، ناظر به بازیهای موجود(بر اساس تحقیقاتم) است، اما اینکه در آینده گروهی موفق به تولید بازیهای ویدئویی خوب شود، بحث دیگری است و یقینا نیاز است که عدهای وارد اجرایی کردن این مسأله بشوند.
فطرت کودکان متمایل به بازی تحرکی و حقیقی است
نمیدانم تا به حال با این صحنه مواجه شده اید که کودکان در جمعی خانوادگی مشغول بازی تحرکی باشند! معمولا معتادترین بچه ها به این وسائل هم وقتی با چنین صحنه ای مواجه میشوند، حتی در وسط بازی و اوج حساسیت آن، با حالت اضطراب شدید ، در حال به سر رساندن بازی قرار میگیرند تا خود را به سائر کودکان برسانند.
ما آن قدر بیچاره ها را منع کرده ایم و از بازی تحرکی باز داشته ایم و برایشان وقت نگذاشته ایم که با کمال تأسف میبینیم که در جمع های خانوادگی ۳-۴ تا بچه هم سن و سال، به جای بازی تحرکی همگی بر روی تبلتی خیره شده اند.
بیچاره ها هر بار دودند و مشغول شیطنتهای مناسب برای سن و سالشان شدند، منع شدند! بعد هم مشکل اضافه وزن و … پیدا میکنند و در ۲۰-۳۰ سالگی هزار و یک بیماری و گرفتاری!
توصیه میکنم سائر پیامهای «نکات تربیتی» را مطالعه بفرمایید.
سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین